در تعدادی از مصادر حدیثی شیعه، روایتی موسوم به «نهم ربیع» حاکی از واقعه قتل خلیفه دوم در روز نهم ربیعالاول وجود دارد. شوربختانه این روایت که به«رفع قلم» نیز شهرت یافته، دستاویز برخی افراد کممایه گشته تا به بهانه برائت از دشمنان اهلبیت(علیهمالسلام) در این ایام جشنهایی با عنوان «عیدالزهراء» برگزار کنند و با اتکا بر متن روایت در طول سه روز، انجام برخی رفتارها و گفتارهای ناشایست و خلاف شرع را روا بشمارند. واقعاً اینگونه روایات تا چه اندازه میتواند از حجیت و صحت برخوردار باشد؟ در پژوهش حاضر به منظور حل این مسأله، با اتخاذ روش تحلیل انتقادی، این روایت واکاوی شده است. یافتهها نشان میدهد روایت مزبور از جهات منبعشناختی، تاریخی، إسنادی و محتوایی، با ایرادات جدی روبروست؛ از جمله: 1) این روایت فاقد پیشینه معتبر در منابع متقدم شیعی است و قدمت آن در نهایت به قرن پنجم و کتابی متعلق به فرقه نُصَیریّه به نام مجموع الأعیاد میرسد. این امر، احتمال وضع آن توسط غلات نُصَیری و انتقال آن به منابع شیعی در قرن ششم را قوت میبخشد. علاوه بر اینکه در منابع اولیه نام «ابوالخطاب» ذکر شده ولی این نام در منابع متأخر امامیه، به «ابنالخطاب» تغییر یافته است؛ 2) نظر قاطبه مورخان و اکثر علمای شیعه بر این است که زمان وقوع قتل خلیفه دوم، اواخر ذیالحجه سال23 هجری است، نه نهم ربیعالاول؛ 3) از نظر سندی، روایت مرسل و راویان اصلی آن همگی مجهول و محرَّفاند؛ 4) از نظر محتوایی، متن روایت مشتمل بر مباحثی اعم از تصریح بر تحریف قرآن، رفع تکلیف تا سه روز و مباح دانستن سبّ و دشنام است که همگی با نص قرآن، سنت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و سیره معصومان(علیهمالسلام) مغایرت داشته و بر اصل صیانت از وحدت مسلمانان خدشه وارد میسازد.