خطبه شقشقیه از جمله خطب مشهور نهجالبلاغه است. در طول تاریخ گفتگوها و مطالعات زیادی در خصوص این خطبه چه از حیث متن و چه از حیث سند انجام شده است. متن خطبه و نیز کثرت این مطالعات همگی حکایت از آن دارد که از همان لحظات اولیه صدور، این سخنان حضرت، از سوی مردم مورد توجه قرار گرفته و تاثیر فراوانی بر شنوندگان حاضر و غایب داشته است. از سوی دیگر «رتوریک» به عنوان سخنوری و سخنرانی از زمان افلاطون رواج داشته و چگونگی نفوذ کلام و اقناع مخاطب را بررسی می کند. در علم رتوریک بررسی میشود که یک «رِتور» یا همان«سخنران» چگونه مخاطب را با خود همراه کرده و او را نسبت به نظر خود متقاعد میسازد. این پژوهش سعی بر آن دارد تا با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی به این سوال پاسخ دهد که از منظر علم رتوریک چه شیوههای اقناعی در خطبه شقشقیه بهکار رفته است؟ بررسی خطبه شقشقیه از منظر علم رتوریک حکایت از آن دارد که تمامی کانون های اصلی شامل «اتوس»؛ «پاتوس» و «لوگوس» در سخنان حضرت به دقت رعایت شده است. این مهم نشانگر این مسئله است که صدور این سخنان در این درجه از علم رتوریک و بلاغت جز از معصوم امکانپذیر نیست.