تفسیر مشهور به تفسیر قمی از علی بن ابراهیم بن هاشم قمی است. این تفسیر متعلق به قرن چهارم و در میان تفاسیر امامیه به عنوان تفسیری روایی به حساب آمده است. نقل روایات پرشمار در این تفسیر، ذهن هر مخاطبی را به روایی بودن سوق میدهد، ولی نگاه محققانه و ژرفنگر این داوری را برنمیتابد؛ زیرا در این تفسیر هم به روش قرآن به قرآن توجه شده و هم مفسر از دانستههای عصری، در فهم آیات بهره برده و هم از اندوختههای ادبی خود بسیار استفاده کرده است و این به معنای آن است که تفسیر قمی از روایی بودن فاصله گرفته است. این پژوهش تلاش می کند به اختصار نمونههایی از آنچه این تفسیر را از تفاسیر روایی محض متمایز میکند نقل کند و دانستههای مختلف و مکرر ادبی و بلاغی که مفسر از آنها استفاده کرده است را نشان دهد تا دلیلی بر وجود اجتهاد در تفسیر قمی باشد.